close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    ذهن برتر

    بازدید : 1192
    چهارشنبه 13 اسفند 1399 زمان : 17:28

    در پست قبلی خود ، ما در مورد دستکاری اخلاقی در رهبری بحث کردیم. در اینجا ، ما به اخلاق و اقناع می پردازیم. اقناع نوعی نفوذ اخلاقی است که رهبران از آن استفاده می کنند تا پیروان خود را مجبور به عمل کنند. رهبران که گاهی اوقات به عنوان یک هنر شناخته می شود ، حتی می توانند کتاب بخوانند و کلاسهایی را شرکت کنند که مهارتهای لازم برای بسته بندی و ارائه ایده ها را به آنها می دهد به گونه ای که افراد را به دنبال خود بکشاند. در این مورد اقناع خوب و حتی اخلاقی تلقی می شود ، اما مانند هر چیز دیگری ... خیلی چیزهای خوب می توانند به چیزهای بد تبدیل شوند. اقناع فقط یکی از اشکال نفوذ است. دستکاری ، اقناع سرکش و اجبار ، یک پیشنهاد قانع کننده که شما به معنای واقعی کلمه نمی توانید آن را رد کنید ، دو شکل دیگر نفوذ هستند که یک رهبر اخلاقی به طور بالقوه می خواهد از آنها دوری کند. اما لبه کجاست؟ چگونه یک رهبر اخلاقی بدون عبور از نقطه عدم بازگشت به رفتارهای غیراخلاقی ، به اقناع ادامه می دهد؟ این س importantال مهمی است ، زیرا وقتی زمین بخورید ، دیگر صعود به عقب وجود ندارد. دکتر رابرت بی سیالدینی ، که در زمینه اقناع تحصیل می کند ، شش اصل را به ما ارائه می دهد که می توانیم با استفاده از آنها ببینیم آن لبه کجاست. این اصول و مثالها را در نظر بگیرید: 1. واکنش متقابل - افراد موظفند نوع رفتار ، هدیه یا خدمتی را که در ابتدا دریافت کرده اند به دیگران بازگردانند. شناختن کسانی که برای کارهای فردی آنها هدایت می شوید ، مانند جایزه ای برای سخت کوشی ، خوب است. تعریف و تمجید به صورت موارد ملموس از یک گروه یا تیم به طور کلی نیز هست. اصل متقابل می گوید گیرنده و کسانی که شهادت می دهند بیشتر به رفتاری که پاداش می دهید ادامه می دهند. این لبه زمانی به وجود می آید که چیزی پیچیده یا شاید به طور بالقوه غیرقابل استحقاق به یک پیرو شخصی اهدا شود. پیرو و همچنین تماشاگران ممکن است در مورد هدایا گیج شوند یا بدتر از آن ، فکر کنند شما در عوض چیز دیگری می خواهید. برای دوری از این اصول اخلاقی ، سعی کنید هر چیزی را که مستقیماً به عملکرد آنها بسته شده ارائه دهید ، پاداش متناسب با میزان فعالیتی که پاداش می گیرد ، باشد و آن را از شرکت یا شاید کل گروه بدست آورید. در صورت تردید ، با کنار گذاشتن احساسات شخصی خود به طور کلی از معامله ، از صخره دور شوید. 2. کمبود - مردم بیشتر از آن چیزهایی می خواهند که کمتر از آن داشته باشند. تخصص شغلی چیز بزرگی است. افرادی که با تکمیل ظرفیت و در یک نقش منحصر به فرد کار می کنند ، کل تیم را کارآمد نگه می دارند. توضیح برای پیروان سهم بی نظیر آنها در یک تلاش و بحث درمورد چگونگی این وظیفه که آنها به تنهایی انجام می دهند ، اصل کمبود را در افراد برمی انگیزد و این احتمال را می دهد که پیرو علاقه مند به انجام یا تکمیل کار باشد. با دانستن این به عنوان یک رهبر ، ممکن است تمایل به توصیف منحصر به فرد در سراسر هیئت وجود داشته باشد ، یا بدتر از آن ، تلاش غلط یک پیرو برای تلاش برای جذاب تر نشان دادن کار را نادرست نشان می دهد. برای دور ماندن از لبه ، درک کنید که واقعیت ها یک واقعیت هستند. آنها را همانطور که هستند ارائه دهید. و باید گفت که هرگز از مواردی مانند ستایش ، ارتباط یا مکاتبه با شما ، یا ورود به جلسات و سایر رویدادها برای بازی در این اصل دریغ نکنید. انجام این کار فقط خلاف شما خواهد بود. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد 3. اقتدار - افراد از متخصصان معتبر و آگاه پیروی می کنند. ما نمی توانیم همه چیز را به عنوان رهبر بدانیم ، اما گاهی اوقات دوست داریم که فکر کنیم. بدتر از آن ، دیگران مانند ما نگاه می کنند. در حالی که آویزان کردن دیپلم یا افزودن نامه گواهی پس از نام ما این اصل اقتدار را تحریک می کند ، عبور از نقطه بدون بازگشت برای این مورد آسان است. چطور؟ مقتدرانه درباره موضوعی صحبت کنید که از آن هیچ اطلاعی ندارید. مایل باشید وقتی نمی دانید ساکت بمانید ، یا بهتر است ... بگویید "نمی دانم" تا از لبه این یکی دور بمانید. برای برخاستن یا مشاوره عمومی یا خصوصی بودن خود به پیروان با تخصص در زمینه های خاص اعتماد کنید و هنگام صحبت در مورد موضوعی از کمک آنها استفاده کنید. نکته اصلی در اینجا ، در برابر تمایل به بزرگ صحبت کردن در مقابل پیروان خود مقاومت کنید. 4- سازگاری - افراد دوست دارند با چیزهایی که قبلاً گفته یا انجام داده اند سازگار باشند. در صورت هدایت و ترغیب پیروان برای انجام اقدامی گسترده ، این اصل می گوید که ابتدا آنها را وادار کنید تا با تعهدات کوچکتر ، داوطلبانه ، فعال و عمومی در همان راستا موافقت کنند (و به طور ایده آل این تعهدات را به صورت کتبی بدست آورند). به عنوان مثال ، اگر می خواهید یک پیرو در مقابل یک گروه بزرگ صحبت کند ، از آنها بخواهید که ابتدا با تیمشان صحبت کنند. یا اگر می خواهید یک پیرو نقش جدیدی را بر عهده بگیرد ، سعی کنید آنها را با یک نقش دستیار موافقت کنید. اگر به تعهد غیرقابل انکار آنها نسبت به بینشی که دارید نیاز دارید ، سعی کنید ابتدا آنها را به قسمتهای مختلف بینایی خود متعهد کنند ... به این ترتیب ، جهش به کل چشم انداز چندان کشنده نخواهد بود.

    چند نفر "رابطه خشن" داشته اند؟
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : -1

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 270
  • بازدید کننده امروز : 162
  • باردید دیروز : 13
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 271
  • بازدید ماه : 1409
  • بازدید سال : 10241
  • بازدید کلی : 29856
  • کدهای اختصاصی